English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4217 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
walkovers U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkover U برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
dribbles U رد کردن توپ از حریف
clinching U بغل کردن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
clinch U بغل کردن حریف
mark U نشانه کردن حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
clinched U بغل کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
clinches U بغل کردن حریف
marks U نشانه کردن حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
parries U دفع کردن حمله حریف
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
parry U دفع کردن حمله حریف
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
parried U دفع کردن حمله حریف
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
parrying U دفع کردن حمله حریف
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
match U حریف
adversaries U حریف
matches U حریف
rivaled U حریف
competitor U حریف
adversary U حریف
competitors U حریف
opponents U حریف
opponent U حریف
rivals U حریف
rivalling U حریف
adversarial U حریف
challengers U حریف
rival U حریف
d. cut d. U حریف
foe U حریف
challenger U حریف
rivaling U حریف
foes U حریف
rivalled U حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
opponent U حریف طرف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
shadow U چسبیدن به حریف
shadowed U چسبیدن به حریف
drop U جاگذاشتن حریف
shadows U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
adversaries U حریف کشتی
opponents U حریف طرف
away U زمین حریف
deliver a series of blows U بمباران حریف
adversary U حریف کشتی
playing the man U بازی با حریف
victims U حریف ضعیف
drops U جاگذاشتن حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
target U سینه حریف
victim U حریف ضعیف
dropped U جاگذاشتن حریف
jacks of all trades U همه فن حریف
jack of all trades U همه فن حریف
end U زمین حریف
downfield U زمین حریف
targetted U سینه حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
targets U سینه حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
swingman U همه فن حریف
targeted U سینه حریف
cope U حریف شدن
copings U حریف شدن
copes U حریف شدن
coped U حریف شدن
charges U حمله به حریف
targetting U سینه حریف
targeting U سینه حریف
head butt U با سر به حریف زدن
razzle dazzle U فریفتن حریف
charge U حمله به حریف
bluffed U حریف را از میدان درکردن
bluffing U حریف را از میدان درکردن
bluffs U حریف را از میدان درکردن
intercept U قطع پاسکاری حریف
intercepted U قطع پاسکاری حریف
scouts U ارزیابی حریف اینده
outplay U بازی بهتر از حریف
deceiving U فریب دادن حریف
intercepting U قطع پاسکاری حریف
outroll U شکست دادن حریف
hindering U مانع حریف شدن
intercepts U قطع پاسکاری حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
hinder U مانع حریف شدن
sparring partner U حریف مشت بازی
outclass U شکست فاحش حریف
manage a person U حریف کسی شدن
assorted U همه فن حریف همسر
lapped U رسیدن به حریف جلویی
onside U پا به توپ در زمین حریف
outclasses U شکست فاحش حریف
outclassing U شکست فاحش حریف
scouted U ارزیابی حریف اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
lap U رسیدن به حریف جلویی
unanswered U همردیف نبودن حریف
hindered U مانع حریف شدن
outclassed U شکست فاحش حریف
go behind U به پشت حریف رفتن
back sacrifice throw U افکندن حریف ازپشت
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
block U سدکردن غیرمجاز حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
stomach throw U افکندن حریف از پشت
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
deceive U فریب دادن حریف
deceived U فریب دادن حریف
kin geri U لگد به بیضه حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
assault U حمله بدنی به حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1popsicle
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com